زندگينامه كارل هنريش ماركس
زندگينامه كارل هنريش ماركس
فيلسوف آلماني ( 1818 - 1883)
«كارل مارکس» در سال 1818 در شهر «ترير» واقع در پروس غربی و در يک خانواده از طبقه متوسط چشم به جهان گشود. پدر او فردی روشنفکر و آزاديخواه و يك حقوقدان يهودي بود كه به مسيحيت پروتستان روي آورده بود. شهر زادگاه او نيز يکی از مراکز مهم در رواج انديشههای دوران روشنگری به شمار میرفت. بنابراين، فضای فکری و فرهنگی دوران رشد مارکس، محيط روشنفکرانه و بازی بود که تحت تاثير انديشههای متفکرانی نظير کانت، روسو و نيز نويسندگان دوران رمانتيک مانند گوته قرار داشت. مارکس پس از اتمام دوران دبيرستان مدتی در رشته حقوق دانشگاه برلين تحصيل کرد، اما سپس تغيير رشته داد و فلسفه را برگزيد و پايان نامه تحصيلی خود را درباره « بحران انديشه فلسفی پس از ارسطو و بويژه ماترياليسم در دوران باستان» نوشت. پايان نامه تحصيلی ماركس به خوبی نشان از تاثير عميق انديشههای هگل در افکار او دارد و در آن، ماترياليسم دوران باستان را به دليل آنکه از رويه ديالکتيکی هگل در توضيح تغييرات و حرکت عاری بود، مورد انتقاد جدی قرار داده است. مارکس در دوران دانشجويی، در تماس با «هگليان چپ» قرار گرفت و از آن پس، فلسفه و سياست در زندگی او به دو روی سکه تبديل شد.
پس از اتمام دانشگاه، تمايل زيادي به تدريس داشت، اما به دليل افکار راديکال اين اجازه را نيافت. برخی از مارکس شناسان، محروميت او از استادی دانشگاه را يکی از عوامل رويکرد انقلابی و راديکال او ميدانند. به عقيده آنان، اگر مارکس به استادی دانشگاه - که از هر نظر لايق آن بود- پذيرفته میشد، به احتمال قوی پا به عرصه مبارزات اجتماعی و سياسی راديکال نمیگذاشت و سر از تبعيد و زندگی سياسی فعال و حرفهای در نمیآورد و احتمالا به نظريه پردازی اکتفا میکرد. اما واقعيت اين است که هدف و روح زندگی او بهرحال سمت و سوی ديگری داشته است. مارکس از همان دوران، بر اين اعتقاد بود که « وظيفه ما نه تفسير جهان، بلکه تغيير آن است». همين باور عميق بود که مارکس جوان را به سمت روزنامه نگاری کشاند و به راستی که انديشه «تغيير جهان»، مرکزی ترين عنصر تفکر، زندگی و روش کار او بود. مارکس در ۲۴ سالگی از برلين به کلن آمد و سردبيری «نشريه راين» را به عهده گرفت و بلافاصله مقالات آتشينی درباره آزادی مطبوعات و جدايی سياست از الهيات و نيز چند مقاله تند ضد سلطنتی در آن نوشت، اما اين روزنامه پس از چندی توقيف شد. مارکس در سال ۱۸۴۳ با نامزدش که از يک خانواده اشرافی بود، ازدواج کرد. زندگی مشترک مارکس با همسر وفادارش «جنی فن وستفالن» عليرغم فقر شديد و دربدريهای هميشگی و سرانجام مهاجرت بدون بازگشت، تا پايان عمر ادامه يافت. در همان سال، مارکس به اجبار، از کلن به پاريس مهاجرت کرد و به مدت چهار تا پنج سال در پاريس و بروکسل زندگی کرد. اقامت در پاريس او را با محافل سوسياليستی و کارگری فرانسه آشنا ساخت. مارکس در پاريس با محافل انقلابی مهاجران آلمانی نيز همکاری میکرد. در همان ماه های اول اقامت در پاريس، شروع به نوشتن نظریات خود کرد. نخستين اثر مارکس در فرانسه، « در آمدی بر نقد فلسفه حق هگل» نام دارد.
ادامه مطلب